شهریاریه نگاهی به ساعتش انداخت دیگه منتظر نشد ، بازم به یه خداحافظی سردو بی روح بسنده کردو مسیره رویایی شو پیش گرفت
چند روزی بود که شهیاد دنباله یه کیسه مناسب واسه خوشی هایه شبونش بود ، تو کاراو رفتارایه شهریار همیشه یه نظمو انضباطی حاکم بود ولی تو کاریه شهیاد اصلا" دیده نمی شد ، مثلا" محال بود شهریار شب بیرون از خونه بمونه ، تعداد شبایی که بیرون از خونه اونم به اجبار مونده بود به زحمت به 5 یا 6 بار می رسید ، اما این از عادتایه همیشه گیه شهیاد بود ......
جهت مشاهده به ادامه مطلب مراجعه فرمایید